دلایل شکست کار تیمی

دلایل شکست کار تیمی

دلایل شکست کار تیمی

معمولا زمانی که به کار تیمی فکر می کنیم، شکست و عدم همکاری به ذهنمان می آید. مخصوصا در ایران که اکثر مردم اعتقاد دارند که ایرانیان در کارهای انفرادی بهتر عمل می کنند.

آیا این موضوع حقیقت دارد؟ به نظر شما دلایل شکست کار تیمی چیست؟ آیا به ژنتیک ما مربوط می شود؟ یا آموزش های لازم به ما داده نشده است؟

متاسفانه در مدارس آموزش کار تیمی وجود ندارد.(حداقل در زمان ما وجود نداشت!)

اما خبر خوب این است که می توانیم این مهارت ها را یاد بگیریم و به استانداردهای قابل قبول دست پیدا کنیم.

برای اینکه درست متوجه شویم که کار تیم چیست؛ باید بدانیم که چه چیزی نیست. ” تاریکی وجود خارجی ندارد، تاریکی فقط عدم حضور نور است. ” (انیشتین)

در فعالیت های گروهی هم این اصل صادق است بنابراین عدم توانایی انجام کارها به صورت گروهی، به دلیل نداشتن مهارت های پایه ای روابط اجتماعی و درک متقابل است.

در ادامه به بررسی پنج دلایل شکست کار تیمی می پردازیم.

1. تیم قلمرو شخصی ما نیست

اگر فکر می کنیم که می توانیم کار را خودمان انفرادی پیش ببریم پس نیازی به تشکیل گروه و تیم نداریم.

در برخی مواقع وقتی خوب به جریان نگاه می کنیم، ما به تیم برای انجام کار نیازی نداریم و تنها به یک کارمند مطیع نیاز داریم.

بزرگترین تله در کار گروهی این است که نظر خود را به بیش از حد به تیم تحمیل کنیم، این دقیقا نقطه ای است که تیم شکست می خورد.

با این کار نمیگزاریم که دیگران هم نظر خودشان را بگویند و جلوی خلاقیت آن ها را می گیریم.

2. چشم انداز بلند مدت قربانی منافع آنی می شود

این خطا معمولا زمانی اتفاق می افتد که از روی طمع به منافع آنی توجه می کنیم. بدون اینکه چشم انداز بلند مدت تیم را در نظر بگیریم فقط بر اساس شرایط فعلی تیم و دقت برای عضوگیری را فدای مصالح روزانه و یاسود کوتاه مدت می کنیم.

خیلی مهم است که از افراد اشتباهی استفاده نکنیم و ارزش های پایه تیم را روشن کنیم. مهارت در طول زمان بدست می آید، پس باید مشخص کنیم که تیم ما بر اساس چه خصوصیات رفتاری با یکدیگر تعامل داشته باشند.

3. اهداف و چشم انداز تیم به صورت دقیق تشریح و شفاف بیان نمی شود

یکی دیگر از دلایل شکست تیم این است که شاید اهدافمان را واضح بیان نکرده ایم. زمانی که هدف روشن و واضحی نداشته باشیم یا آن را درست به اعضا توضیح نداده باشیم؛ چه در بخش تشکیل گروه و چه در بخش هدایت گروه موفق نخواهیم بود.

به همین دلیل است که اکثر شرکت های ایرانی به جای اینکه بر مبنای واقعیت پیش بروند، بر مبنای سلیقه مدیر پیش می روند.

4. در کار تیمی به زبان مشترک نمی رسید

زمانی که به یک زبان مشترک برسید، زمان کمتری برای توضیح مطالب صرف می کنید. این زبان مشترک شامل ادبیات درون گروهی و فرهنگ درون سازمانی می باشد که باعث همدلی و پیوند، رشد محدوده های خلاقیت فردی و بخش عمده ای از کار تیم می شود.

منظور از بخش عمده ی کار، بخشی است که مربوط به همکاری و پیش بردن به صورت گروهی و کمک کردن به یکدیگر در راستای چشم انداز و اهداف تیم است.

5. مدیریت کردن به جای رهبری

اصولا بحث تشکیل تیم و رهبری آن با مدیریت کارمندان اشتباه می شود. اگر روحیه همکاری با یک گروه را ندارید، الزامی نیست که کار تیمی داشته باشید. موردی که همیشه اشتباه گرفته می شود بحث رهبری و مدیریت یا سرگروه بودن یک تیم است.

در یک شرکت وقتی افراد بدون اینکه هدف دقیق را بدانند و صرفا برای دریافت حقوق کار کنند؛ تیمی تشکیل نمی دهند.

شما با مدیر یک گروه بودن و عضو بودن می توانیدموفقیت نیز کسب کنید اما در یک بازه محدود.

اما با رهبری و عضو یک تیم بودن موفقیت هایی در بازه نامحدود بدست می آورید.

اگر بخواهید صرفا یک گروه را مدیریت کنید، با خروج افراد از تیم مواجه خواهید شد.

آیا روحیه ما با رهبری سازگار است؟

در ادامه به بررسی نکاتی در رهبری تیم می پردازیم :

اولین نکته رهبری تیم

یک رهبر خوب نباید عشق دستور دادن و ریاست کردن داشته باشد.

رهبری همان تیم داری است تا پیشرفت را تضمین کند و منظور ما این نیست که باقی مدل ها مثل ریاست و کارمندی موثر نیست، به طور کلی منظور ما درباره تشکیل و پیش برد کار تیمی است.

دومین نکته رهبری تیم

اگر توانایی کار مشارکتی نداریم لزومی نیست که همه کارها را به صورت تیمی جلو ببریم.

می توانیم یک تیم درون سازمانی ایجاد کنیم و کار را به آن ها بسپاریم. به شرطی که استقلال کاری داشته باشند.

سومین نکته رهبری تیم

تیم به صاحب نیازی ندارد و به رهبری نیازمند است. اگر احساس می کنید که فقط خودتان طرح و ایده های خوب دارید و یا به تنهایی هم می توانید کار مورد نظر را انجام دهید بهتر است که این کار را بکنید. لزومی به انجام کار تیمی نیست.

ویژگی های رهبر خوب

  • دوشادوش اعضای تیم باشد
  • گوش شنوا باشد
  • نقاط اشتراک راببیند و آن ها را به شور وشوق تبدیل کند
  • اعضای تیم را به سمت رشد هدایت کند
  • از اعضا بازخورد بگیرد
  • مرز بین صمیمیت و حریم خصوصی افراد را رعایت کند

بیشتر بخوانید:

این نوشته برایتان مفید بود؟

فاطمه رحمانی

یک نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *